موفقیت

چگونه گورخرها بر افکار منفی غلبه می کنند؟

همه ی ما در زندگی افکار منفی را تجربه کرده ایم. وقتی تنها می شویم و با خود خلوت می کنیم، مدام در حال تصورات و منفی بافی هایی هستیم که هرگز در واقعیت رخ نداده اند. وقتی در راه رسیدن به هدفی هستیم همواره با تصورات غلط و منفی راه خود را سخت می کنیم. بدین ترتیب سرعت خود را کند کرده و یا حتی گاهی ناامید می شویم. پس باید مهارتی برای مقابله با این رفتار خود داشته باشیم تا برای از مسیر موفقیت جا نمانیم.

غلبه ی گورخرها بر افکار منفی

رابرت ساپولسکی در کتابی به نام «چرا گورخرها زخم معده نمی گیرند؟» توضیح می دهد که چگونه ما انسان ها ناگهان پر از افکار منفی می شویم. خیلی دور از ذهن است که یک گورخر به خاطر استرس دچار زخم معده شود. چون از حواس پنجگانه اش برای احساس خطر مثل نزدیک شدن یک پلنگ استفاده می کند. اگر شواهدی مبنی بر حضور یک پلنگ داشته باشد پا به فرار می گذارد و اگر نداشته باشد خیلی راحت و آرام به غذا خوردن ادامه می دهد.

افکار منفی
افکار منفی

در ادامه مجله ی موفقیت و سلامت آبی به تشریح موضوع می پردازد.

خب خیلی واضح است که یک گورخر برخلاف انسان ها، شب در خواب خود کابوس پلنگ ها را نمی بیند. یا وقتی زیر سایه ی یک درخت در حال استراحت است، با خود تصور نمی کند که سه تا شیر خیلی وحشتناک تر از یک پلنگ هستند. در واقع یک گورخر از افکار منفی چون احساس افسردگی به خاطر خورده شدن توسط پلنگ ها و یا تا آخر عمر گورخر بودن دچار اضطراب نمی شود.

اما متاسفانه مغز انسان ها به طور اتوماتیک فقط به حواس پنجگانه اش تکیه نمی کند و مدام در حال بازسازی تصویر پلنگ است. نعره ی یک شیر که در سال های دور شنیده را همچنان نشخوار می کند نگران است که باز همان شیر یا یک شیر دیگر مواجه شود. این افکار منفی باعث اضطراب و برانگیختگی انسان است. این برانگیختگی با انسان کاری می کند تا حتی از فضایی که نعره ی شیر را شنیده و لباسی که در آن زمان به تن داشته فرار کند.

مشکل کار تصورات ذهنی انسان ها کجاست؟

مغز انسان توانایی تمایز قائل شدن بین داستان هایی که ساخته و پرداخته ی ذهن هستند و داستان هایی که واقعی هستند را ندارد. واقعیت همان اطلاعاتی هستند که توسط حواس پنجگانه به مغز می رسند. وقتی نسبت به تفاوت افکار واقعی و افکار ساختگی هوشیار نباشید مورد آسیب قرار گرفته و توسط افکار منفی محصور می شوید. برای درک بهتر موضوع به توضیح بیشتری می پردازیم. مغز شما نمی تواند بین یک تهدید واقعی مثل نزدیک شدن یک ماشین با سرعت زیاد به شما در حالی که شما در حال کار با موبایلتان هستید و یک تصور ساختگی درباره ی شرایط آینده خود و تفکری مضطربانه تفاوت قائل شود.

این مطلب را از دست ندهید
افسردگی قاتل است!

بدین ترتیب اکثر اوقات ذهن ما روی اطلاعاتی تمرکز می کند که حاصل نشخوار فکری ما انسان ها است. این فکر ها اصلا واقعیت ندارند. در چنین شرایطی اگر ما توانایی داشته باشیم که به صورت آگاهانه تمرکز خود را از روی ذهن به حواس پنجگانه برگردانیم، یعنی بر افکار منفی غلبه کرده و احساس آرامش می کنیم.

افکار منفی
افکار منفی

چگونه برای رسیدن به موفقیت به آرامش برسیم؟

اگر به دنبال آرامش هستید و می خواهید مسیر موفقیت را بدون تفکرات منفی، هیجانات و استرس های غیر ضروری طی کنید باید بتوانید واقعیت و تخیلات را از هم تشخیص دهید. یعنی بدانید چه اطلاعاتی را از حواس پنجگانه دریافت کرده اید و کدام یک ساخته و پرداخته ی ذهن شما می باشد. وظیفه ی شما این است که از خود بپرسید: آیا این اطلاعاتی که دارید، واقعا در دنیای بیرونی شما اتفاق می افتد یا چیزی است که تنها در ذهن شما در حال رخ دادن است.

حال که با موضوع آشنا شدید، نیاز دارید تا تمرین کنید تا واقعیت و تصورات را از هم تشخیص دهید. یاد بگیرید به افکار خود از بیرون نگاه کنید که نام این ویژگی خود آگاهی می باشد. یعنی بدانید که تصورات فقط یک تصور هستند و در دنیای واقعی در حال رخ دادن نیستند. به جای این که با لنز افکارتان به دنیا نگاه کنید، نحوه ی نگاه کردن به ذهنتان را یاد بگیرید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا