
جان بارگ و تحقیقاتش روی انتخاب های ناهشیار
دکتر جان بارگ استاد ممتاز دانشگاه است. او در سال 1996 میلادی با تحقیق و آزمایش های دقیقی سعی کرد تا به این سوال پاسخ گوید:«آیا انسان ها آزادانه و با اختیار خود دست به انتخاب می زنند یا محیط و عوامل بیرونی آن ها را وادار به انتخاب های ناهشیار می کند؟» نتیجه ی این تحقیق پس از انتشار به یکی از مهم ترین و معتبرترین و جالب تر از همه پربازدیدترین تحقیقات تبدیل شد.
مجله ی موفقیت و سلامت آبی به توضیح این تحقیقات و آزمایش ها می پردازد.
اولین آزمایش جان بارگ برای انتخاب های ناهشیار
این آزمایش روی تعدادی از دانشجویان داوطلب صورت می گیرد. ابتدا تعدادی کلمه را در اختیار آن ها قرار داده و از آن ها می خواهند تا با آن ها یک جمله بسازند. البته به آن ها گفته بودند که هدف از این آزمایش سنجش سرعت جمله سازی می باشد.

این دانشجویان به سه دسته تقسیم شدند. گروه اول باید با کلماتی جمله می ساختند که بار معنایی منفی داشت. مثل مزاحمت، پرخاشگری، قلدری کردن و کلماتی از این خانواده. افراد این گروه زمانی که جمله را می ساختند به صورت ضمنی با جمله ای مواجه بودند که اشاره به مزاحمت و بی پروایی داشت. گروه دوم با کلماتی جمله می ساختند که بار معنایی مثبت داشت مثل احترام، ادب، شرافت و دیگر کلمات. گروه سوم هم با کلماتی رو به رو بودند که بار معنایی خنثی داشت.
از طرفی به همه ی این سه گروه گفته بودند به محض تمام کردن جمله سازی خود برگه ی خود را بالا گرفته و به مسئول مربوطه تحویل دهند. از طرف دیگر نیز با مسئول این کار هماهنگ کرده بودند که هنگام تلاش دانشجو ها برای تحویل برگه ی خود، به آن ها بی توجهی کند و ده دقیقه خود را مشغول صحبت با همکارش نشان دهد.
نتیجه: 60 درصد از گروه اول، 40 درصد از گروه سوم و تنها 20 درصد از گروه دوم پیش از پایان ده دقیقه به مسئول مربوطه تذکر داده و صحبت های او را قطع کرده و برگه ی خود را تحویل داده بودند. تفاوت فاحش در این درصد ها باعث شد تا جان بارگ یک قدم به انتخاب های ناهشیار نزدیک شود.
دومین آزمایش جان بارگ برای انتخاب های ناهشیار
این آزمایش نیز در امتداد همان جمله سازی با کلمات به هم ریخته بود اما این بار به یک گروه کلماتی را ارائه کردند که به صورت غیر مستقیم به پیری و ناتوانی اشاره می کرد و به یک گروه کلماتی خنثی را ارائه کردند. راه خروجی این شرکت کنندگان را یک راهروی حدودا ده متری قرار دادند. سپس افرادی را برای اندازه گیری زمان گذر از این راهرو توسط شرکت کنندگان در نظر گرفتند. به طرز جالبی در پایان آزمایش مشخص شد که افرادی که با کلمات مربوط به پیری جمله ساخته بودند آهسته تر از گروه دیگر از سالن خارج شده اند. این بار نیز جان بارگ به نظریه ی انتخاب های ناهشیار نزدیک شد.

سومین آزمایش جان بارگ برای انتخاب های ناهشیار
در این آزمایش یک سری دانشجوی سفید پوست آمریکایی مورد آزمون قرار می گیرند. این افراد قرار است به تعدادی سوال خسته کننده پاسخ دهند. قضیه از این قرار بوده که هر وقت تعداد دایره های نمایان شده در مانیتور زوج بود، دانشجو باید دکمه ی خاصی را می فشرد. در زمان تعویض تصاویر طوری برنامه را طراحی کرده بودند که تصویر یک فرد سیاه پوست برای یک گروه و تصویر یک فرد سفید پوست برای گروه دیگر به مدت 13 هزارم ثانیه نمایش داده شود. این زمان بسیار کوتاه است و برای افراد تشخیص سیاه پوستی و سفید پوستی را نا ممکن می سازد. بعد از آزمون نیز هیچ کس متوجه این تصاویر نشده بود. در طراحی این برنامه نکته ی دیگری نیز لحاظ شده بود. بعد از پاسخ به 135 سوال، برنامه پیغام خطا داده و به کاربر می گفت که تمام پاسخ های او پاک شده است.
نتیجه ی این آزمایش بسیار جالب بود. از آن جایی که سفید پوستان آمریکایی، سیاه پوستان را مظهر خشونت می دانند، گروهی که بین تصاویرشان فرد سیاه پوست نشان داده می شد، هنگام مواجهه با پیام خطا پرخاش بیشتری از خود بروز می دادند.
نتیجه ی این سه آزمایش در کنار یکدیگر باعث شد تا همگان متوجه شوند که انتخاب های انسان ها خیلی تحت سلطه ی خودشان نیست. بلکه تمامی عوامل محیطی و عوامل ناهشیار روی انتخاب ها تاثیر می گذارند. پس انتخاب های ناهشیار جزئی از زندگی انسان ها می باشد.