
انسان ها برای رسیدن به هر هدفی به انگیزه ی کافی نیاز دارند. اما با گذشت زمان و تجربه ی رویدادهای متفاوت در مسیر موفقیت این انگیزه کم رنگ می شود. اما انسان برای ادامه ی راه به آن نیاز دارد. اساسا انسان ها زمانی بیشترین میزان انگیزه را دارند که با تجربیاتی کاملا هم سطح با توانایی خود روبرو باشند. در اینجا مجله ی موفقیت و سلامت آبی با ارائه ی قسمتی از کتاب پرفروش عادات اتمی، نوشته ی جیمز کلیر James Clear به بیان راهکارهایی در این زمینه می پردازد.
انگیزه ی استیو مارتین Steve Martin
در سال 1955 میلادی، استیو مارتین که یک پسر ده ساله بود، برای کار به دیزنی لند در کالیفرنیا رفت. در آنجا توانست استخدام شود و فروش کتاب های راهنما رو به عهده گرفت. یک سال بعد توانست وارد قسمت شعبده بازی شود. در اونجا از کارمندان قدیمی تر حقه ها را یاد گرفت. و این شانس رو داشت که بتونه برای بازدید کنندگان نمایش کمدی اجرا کنه. خیلی زود متوجه شد که از اجرا کردن لذت می برد. بدین ترتیب تصمیم مهمی گرفت. تصمیم گرفت یک کمدین بزرگ شود. اوایل، در سن نوجوانی در سالن های کوچک اجرا می کرد و تماشاچیانی داشت که مشغول گپ زدن با دوستان بودند و به او توجهی نمی کردند. در ضمن زمان اجرا هم بسیار کم بود. تا جایی یکبار مارتین در یک سالن خالی اجرا کرد. با همه ی این اوصاف در حال پیشرفت بود. هر روز ماهرتر می شد. سخت تمرین می کرد و بازنگری. بالاخره وارد تلویزیون شد و به نویسندگی پرداخت. در سال 1970 میلادی یکی از مهمانان ثابت دو برنامه ی معروف تلویزیون شد. بعد از 15 سال کار و تلاش سخت در سن جوانی مشهور شد. او توانست به موفق ترین کمدین دوره ی خودش تبدیل شود.
چگونه انگیزه ی خود را حفظ کنیم؟
با خواندن داستان بالا، متوجه می شویم که کمدین شدن اصلا کار آسانی نیست. 18 سال تمام به تنهایی روی صحنه بایستی و بپذیری که تماشاچیان حتی یکبار هم به حرف هایت نخندند. نکته ی مهم حفظ انگیزه ، انجام کارهایی متناسب با قابلیت فرد است. با مثالی در مورد بازی تنیس برایتان موضوع را توضیح می دهیم. فرض کنیم شما عاشق ورزش تنیس باشید. اما با حریفی ضعیف یا مثلا یک کودک بازی کنید. سریع بازی برایتان کسل کننده می شود و نتیجه بازی که برد شما است مشخص است. حالا در شرایطی که با یک بازیکن حرفه ای تنیس، مثل رافائل نادال بازی کنید به سرعت بی انگیزه خواهید شد. زیرا بازی بسیار سخت بوده و شما توانایی مقابله با رافائل را ندارید. پس باید برای حفظ انگیزه و زیبایی بازی به دنبال حریفی در حد خودتان باشید. تا قابل پیش بینی نباشد که کدام ضربه به امتیاز تبدیل می شود و چه کسی برنده ی بازی خواهد بود. بدین صورت مغز شما از چالش پیش رو بسیار راضی بوده و تداوم انگیزه رخ می دهد. لذا به حد کافی تلاش کرده و تمام عوامل پرتی حواس محو شده و شما کاملا روی بازی تنیس خود تمرکز می کنید.
مارتین چگونه از تکنیک تناسب توانایی با اجرا بهره می برد؟
او سالانه، یکی دو دقیقه زمان اجرا را افزایش می داد. این زمانی بود که در حد توانایی او بود. همیشه شوخیهای جدید رو در برنامههایش اضافه می کرد، اما چندتایی از شوخیهای قدیم اش را که از محبوبیت آنها مطمئن بود، هم حفظ میکرد، یعنی درست به اندازهای به موفقیت میرسید که انگیزه اش حفظ بشه و درست به اندازه ای اشتباه میکرد که باعث بشه سخت تلاش کردن رو ادامه بده.
حفظ انگیزه با سنجش پیشرفت
نکته ی دیگری که برای تداوم انگیزه لازم است، سنجش پیشرفت در مراحل مختلف است. چالش های متناسب با سطح توانایی ما نه تنها منبع انگیزه بلکه منبع شادی نیز هستند. ترکیب احساس شادی با عملکرد در اوج قله به احساس غرق شدگی معروف است. یعنی چنان در کار متمرکز هستی که بقیه ی دنیا فراموش می شوند. حالا باید بدانید برای رسیدن به این احساس باید علاوه بر تناسب کار با سطح توانایی، میزان پیشرفت خود را در لحظه بسنجید و بازخورد آنی دریافت کنید.
مارتین چگونه بازخورد آنی دریافت می کرد؟
مارتین در زمان اجرا با حرف های طنز در لحظه از جمعیت حاضر خنده دریافت می کرد. این احساس فوق العاده برای او کافی بود تا بر ترس هایش غلبه کرده و هفته ها سخت کار کند.
در نتیجه انسان برای تداوم انگیزه به تناسب میان کار و سطح توانایی و همچنین سنجش پیشرفت نیاز دارد.