
گستره ی موفقیت در شغل
پیش از صحبت درباره ی موفقیت در شغل، به معرفی کتابی به نام «گستره» نوشته ی دیوید اپستاین می پردازیم. آقای دیوید اپستاین یک ایده ی جالب دارد. اما ایده ی او در مقابل ایده ی شخصی به نام مالکولم گلد ول قرار می گیرد. گلد ول یک روزنامه نگار حرفه ای کانادایی است. او می گوید: دنیا از آن متخصص ها است.
در نظر او هر شخصی که در زندگی خود 10 هزار ساعت را به صورت متمرکز و تخصصی بر روی مطالعه و کار روی زمینه ای مشخص کند، عنوان متخصص در آن زمینه را دارد. اما از نظر اپستاین در دنیای امروزی، متخصص بودن هیچ هنری نیست. زیرا دنیای امروز دنیای افرادی است که همه فن حریف باشند.
مجله ی موفقیت و سلامت آبی شما را دعوت می کند تا با این نظریه بیشتر آشنا شوید.
متخصص ها افرادی هستند که تمام عمر خود را صرف یک زمینه ی خاص می کنند و روی تمام جوانب آن مطالعه و کار می کنند. اما در نظریه ی اپستاین هوش مصنوعی و ربات ها به تدریج جای مختصص ها را گرفته و جایی برای کارایی آن ها باقی نمی گذارد.

اما واقع گراها افرادی هستند که در مطالعات و تحصیلات خود زمینه های مختلف را امتحان می کنند. مثلا ابتدا دوره ی کارشناسی مهندسی را در دانشگاه شریف به اتمام رسانده و سپس برای ادامه ی تحصیل رشته های MBA و DBA را انتخاب می کند. در واقع منظور از امتحان رشته های متخلف بی ثباتی و بی انضباطی نیست. بلکه گردآوری اطلاعات در زمینه های مختلف است.
این افراد به دلیل نگاه استراتژیک که به زندگی و دنیا دارند، قطعا انسان های موفق و کارآمد تری هستند.
دیوید اپستاین در پایان کتاب خود برای موفقیت در شغل توصیه می کند تا از آموزش هایی نامرتبط با حرفه و شغلتان بهره بگیرید و بدین ترتیب در دنیای مبهم قرن 21 موفق باشید. این آموزش های به ظاهر نامرتبط، دید کلی و راهبردی در فرد ایجاد می کند و قدرت حل مسئله را افزایش می دهد. نگرش خلاقانه در فرد ایجاد کرده و باعث می شود برای حل مشکلات از راه حل های روتین استفاده نکند.
پس با نتیجه ای که از کتاب گستره حاصل می شود، باید برای موفقیت در شغل، به جای چندین بار تجربه ی یک شغل و مهارت، چند شغل و تخصص را یک بار تجربه کنیم.
خرده ریزها راز موفقیت در شغل
توجه به نکات ریز، از عواملی است که در موفقیت در شغل موثر است. برای این که به اهمیت ماجرا پی ببرید در مطالعه ی داستان زیر ما را همراهی کنید.
تا پیش از سال 2003 میلادی، فدراسیون دوچرخه سواری انگلستان به جز یک مدال طلای المپیک مربوط به سال 1908 هیچ دستاوردی نداشت. درست است حدود صد سال شکست در فدراسیون دوچرخه سواری انگلستان موج می زد. تا جایی که کمپانی های معروف دوچرخه سازی اروپا حاضر به فروش دوچرخه به ورزشکاران انگلیسی نبودند تا مبادا شکست آن ها باعث بد نامی کمپانی آن ها شود.
در سال 2003 میلادی آقای دیو به استخدام فدراسیون دوچرخه سواری انگلیس درآمد. او فلسفه ی فکری جالبی داشت که می گفت :«موفقیت، حاصل مجموع نکات ریز است.» او در این راستا به طراحی زین هایی که راحتی بیشتری برای دوچرخه سواران فراهم می کنند پرداخت. سطح لاستیک دوچرخه ها را الکل می زد تا کاملا روی سطح زمین بنشینند.

او به دوچرخه سواران لباس های مخصوصی داد تا هنگام تمرین از طریق سنسورهایی، سطح دمای بدن و عملکرد عضلات را چک کند.
موثرترین ژل برای ریکاوری ورزشکاران را پیدا کرد. یک پزشک را به جلسات تمرین دعوت کرد تا به دوچرخه سواران نحوه ی صحیح دوچرخه سواری را بیاموزد تا به بیماری های ویروسی مبتلا نشوند. بهترین بالش را برای کیفیت بالای خواب دوچرخه سواران تهیه کرد.
تونل بادی برای تمرین دوچرخه سواری درون آن طراحی کرد و هزاران موضوع ریز و درشت دیگر. شاید قابل تصور نباشد اما در المپیک سال 2008 میلادی یعنی پنج سال بعد، 60 درصد مدال های مسابقات دوچرخه سواری به ورزشکاران انگلیسی رسید. در ادامه نیز در سال های بعد موفقیت های شگرفی توسط فدراسیون دوچرخه سواری انگلستان به دست آمد.
پس برای موفقیت در شغل خود به خرده ریز ها دقت کنید و فرش قرمز برای تجربیات جدید بگسترانید.